اصطلاحات رایج عکاسی، عبارات و کلماتی هستند که مدام از عکاس های حرفه ای و حتی مبتدی می شنویم. هریک از این عبارت ها مفهوم خاصی دارند و اطلاع از آنها به شما کمک می کند که عکاس حرفه ای تری باشید. بیش از 50 اصطلاح عکاسی وجود دارد که افراد فعال در این حوزه با استفاده از آنها کیفیت و وضوح تصاویر ثبت شده را افزایش داده و آثار خاص و منحصربفردی را به ثبت می رسانند.
در ادامه این مقاله، بخشی از مهم ترین اصطلاحات رایج عکاسی را معرفی کرده و مفهوم هریک از آنها را به شما آموزش می دهیم. جهت دریافت مشاوره رایگان یا خدمات تخصصی تعمیر دوربین عکاسی در کرج، با مرکز سخت افزار ایران تماس بگیرید.
مهم ترین اصطلاحات رایج عکاسی
عباراتی که در حوزه عکاسی می شنوید، مفاهیم کاربردی هستند که به افزایش کیفیت و وضوح عکس ها کمک می کنند. ممکن است تعریف فنی این عبارت با معنی لغوی آنها متفاوت باشد. بنابراین لازم است که به شکل تخصصی با اصلاحات رایج عکاسی و مفهوم آنها آشنا شوید تا علاوه بر آشنایی با مفهوم هر عبارت، کاربرد آنها را نیز بشناسید. در ادامه بخشی از عباراتی را که به ثبت عکس های حرفه ای تر کمک می کنند، بررسی می کنیم.
دیافراگم
یکی از رایج ترین کلماتی که عکاس ها به کار می برند، دیافراگم است. دیافراگم، دریچه ای در دوربین های عکاسی است که عملکردی شبیه به مردمک چشم دارد. دریچه های بزرگ، اجازه ورود نور بیشتری را می دهند و در مقابل، دریچه های کوچک، نور کمتری را وارد دوربین می کنند. بنابراین در محیط های کم نور، از دیافراگم بزرگ استفاده می شود تا نور عکس بهتر باشد.
بزرگترین دیافراگم یک لنز به عنوان Maximum Aperture یا بیشینه دیافراگم آن شناخته می شود و کوچک ترین دیافراگم هم با عنوانMinimum Aperture شناخته می شود. هرچه عدد دیافراگم بزرگ تر باشد، مثلا f16، یعنی دریچه کوچک تر است؛ این درحالی است که عدد f2 نشان دهنده یک دیافراگم بزرگ است. این مورد از اصطلاحات رایج عکاسی کمی گیج کننده است؛ اما پس از مدتی تکرار و تمرین به آن عادت می کنید.
برای تعمیر دوریین کانن در کرج با تکنسین های ما در مرکز سخت افزار ایران تماس بگیرید.
فوکوس دکمه پشتی
دیگر عبارت و اصطلاح رایج عکاسی که کاربرد زیادی هم دارد، فوکوس دکمه پشتی است. در حالت عادی، با استفاده از نیم شاتر، دوربین به صورت خودکار روی سوژه ها فوکوس خودکار می کند. اما گاهی نیازی به فوکوس کردن نیست و یا به هر دلیل دیگری، نمی خواهید روی سوژه خاصی فوکوس کنید.
در این صورت فوکوس دکمه پشتی به شما کمک می کند تا آزادی عمل بیشتری در زمینه فوکوس داشته باشید. تقریبا تمام دوربینهای بازار به شما این امکان را میدهند که فوکوس را به یکی از کلیدهای پشت دوربین منتقل کنید یا به صورت پیشفرض یک دکمه برای این منظور (AF-on) دارد.
بوکه
بوکه هم یکی از اصطلاحات رایج عکاسی است که به تار شدن تصویر پشتی سوژه اصلی اشاره دارد. به عبارت بهتر، کیفیت قسمتی که از فوکوس خارج شده است (ظاهر و نحوه رندر شدن آن) با عنوان بوکه شناخته می شود. برخی از لنزهای تخصصی پرتره، مثلا 85mm f/1.4 بوکه های بسیار حرفه ای تری ایجاد می کنند.
انحرافات رنگی (Chromatic Aberration)
یکی دیگر از اصطلاحات رایج عکاسی که بیشتر به کیفیت تصویر مربوط می شود، انحرافات رنگی شامل دو نوع انحرافات عرضی (Lateral) و انحرافات طولی (longitudinal)می شود. معمولا انحرافات عرضی یا افقی مشکل رایج تری هستند و کاربران بیشتر با آن مواجه می شوند.
در این شرایط یک سایه قرمز/سبز، زرد/آبی یا فیروزهای/ارغوانی در اطراف سوژه هایی که کنتراست بالایی دارند دیده می شود. انحرافات طولی هم معمولا به صورت تغییر رنگ در جلو و پشت نقطه فوکوس دیده می شوند. به این شکل که جلوی نقطه فوکوس به نارنجی و پشت آن به رنگ سبز تغییر پیدا می کند.
ترکیب بندی
در ادامه معرفی اصطلاحات رایج عکاسی، باید راجع به ترکیب بندی صحبت کنیم. این عبارت، به نحوه قرار گرفتن عناصر مختلف در عکس اشاره داشته و تاثیر حیرت انگیزی در حرفه ای تر شدن عکس ها دارد. بدون شک برخی از عناصر موجود در عکس بیشتر جلب توجه می کنند.
در اصطلاح عکاس ها هرچقدر یک عنصر توجه بیشتری را به خود جلب کند، وزن بصری بیشتری دارد. بنابراین با یک ترکیب بندی درست و اصولی می توانید کاری کنید که وزن بصری به خوبی در تصویر پخش شود. در مجموع ترکیب بندی باید طوری انجام شود که حس شما را به عنوان عکاس، به بهترین شکل به مخاطب القا کند.
عمق میدان
یکی دیگر از اصطلاحات رایج عکاسی، عمق میدان است که به بخش فوکوس شده اشاره دارد. هرکدام از عناصر عکس که به سوژه فوکوس شده نزدیک تر باشند، واضح تر هستند و با فاصله گرفتن از فوکوس، محوتر می شوند. بنابراین عمق میدان به شما کمک می کند که سوژه های اطراف فوکوس را بیشتر و یا کمتر در معرض توجه مخاطب قرار دهید. به عنوان مثال در عکس های پرتره باید از عمق میدان کم استفاده کنید تا نقطه فوکوس واضح تر از دیگر نقاط باشد.